قسمتی از مقدمه این کتاب
وقتی موضوع سیاست ایالات متحده در قبال منازعة اسرائیل و فلسطین مطرح میشود، پرسش این است که آیا اعراب هم در ایالات متحده لابی قدرتمندی دارند که با فشارهای لابیهای طرفدار اسرائیل مقابله کند؟ یا همانطور که برخی بیان کردهاند "واقعیت این است که گروههای طرفدار اعراب در مقایسه با لابی طرفدار اسرائیل آن چنان ضعیف عمل کردهاند که گویی اصلاً وجود ندارند؟ این که افکار عمومی و سیاستگذارانِ آمریکا امروزه، راه حل دو کشور مستقل را ترجیح میدهند بدان معناست که اینگونه سخنان، باعث چشمپوشی از عوامل تأثیرگذار دیگر در سیاست ایالات متحده در خصوص مسئله اسرائیل و فلسطینیان میشود. از سوی دیگر، با توجه به این موضع بسیار متداول که "بخش عمده سیاست ایالات متحده در منطقه تقریباً به طور کامل تحت تأثیر سیاست های داخلی ایالات متحده است،بر آن شدهایم در این کتاب، ضمن توجه به لابی طرفدار اسرائیل و اهمیت رویکردهای بوجود آمده نسبت به تحولات داخلی و بین المللی از سوی افکار عمومی، سیاستگذاران و لابی طرفدار اعراب، برای نتیجه گیری از موضع ایالات متحده نسبت به منازعه اعراب و اسرائیل، بهویژه درخواست بالاترین مقامات دولت ایالات متحده برای تشکیل کشور مستقل فلسطین مورد توجه قرار گیرد.
نخست، پیشینه مختصری در باب چرخش سیاست خارجی ایالات متحده در خصوص مسئلة مورد بحث ارائه می شود. پس از جنگ میان اسرائیل و همسایگان عرب در سال ۱۹۶۷، سیاستگذاران آمریکایی از دولت یهود به عنوان متحد خود در جنگ سرد حمایت بی شائبهای عرضه داشتند. اسرائیل تسلط خود را بر کرانة باختری و غزه تقویت کرد و در همین حال، ایالات متحده حق خودمختاری فلسطینیان در سرزمین های اشغالی را انکار میکرد. در ایالات متحده، بسیاری تصور میکردند که تحقق این حق فلسطینیان تهدیدی برای موجودیت دولت یهود است(۳). در دوره ریاست جمهوری ریگان و پارلمان وقت که در تسلط لابیِ طرفدارِ اسرائیل بود، رابطه بین ایالات متحده و اسرائیل عمیق تر شد و اسرائیل به متحد راهبردی ایالات متحده مبدل شد. در این برهه از زمان، ایالات متحده ملی گرایی فلسطینیان را برنمیتافت و به سلطه اسرائیل بر سرزمین های اشغالی به دیده اغماض می نگریست. پس از چند دهه، آمریکا همچنان به متحد یهودی اش همچنان متعهد مانده بود، اما به دلایلی که در فصل های بعدی این کتاب بدانها خواهیم پرداخت، استقلال فلسطینیان را پذیرفت و بالاخره اکنون در پی راه حل تشکیل دو کشور مستقل برای منازعه فلسطین و اسرائیل است. به گفته جرج بوش: "چشم انداز تشکیل دو کشور مستقل و نقشه راهِ طراحی شده برای دستیابی به صلح، به عنوان بهترین راه برای نیل به صلح پایدار و پایان تصرف اراضی اشغالی سال ۱۹۶۷، از حمایت جهانی برخوردار است. در قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل متحد مکرراً از مطلوبیت تأسیس دو کشور مستقل اسرائیل و فلسطین یاد شده است و بر اساس آن مردم این دو کشور باید در کنار هم و در درون مرزهای معینی که به رسمیت شناخته شده، زندگی کنند".
قطعنامههایی که بوش به آنها اشاره میکند، شامل قطعنامه ۱۳۹۷ (۲۰۰۲) و قطعنامه ۱۵۱۵ (۲۰۰۳) است. همه بازیگران ذینفع بینالمللی از جمله اسرائیل، تشکیلات خودگردان فلسطین، اتحادیه اروپا، فدراسیون روسیه و اتحادیه عرب، راه حل دو کشور مستقل که در نقشه راه دولت بوش ذکر شده را تأیید کردهاند، نقشة راهی که گامهای لازم برای نیل به راه حل دائمی تشکیل دو کشور مستقل در آن به اجمال آمده است.
ایدة اعطای استقلال به فلسطینیان در کرانه باختری و غزه برای نیل به صلح، نخستین بار در دوران ریاست جمهوری جیمی کارتر، و البته به صورت غیر رسمی مطرح شد. پس از قرارداد کمپ دیوید که در هفدهم سپتامبر ۱۹۷۸ امضا شد، کارتر ایدة تأسیس کشور فلسطینی را در سرزمینهایی که مناخیم بگین ، نخست وزیر اسرائیل، آنها را "یهودیه و سامریه " می نامید؛ در سر می پروراند، اگر چه هرگز صریحاً از آن سخن نگفت.
حمایت رسمی ایالات متحده از "استقلال محدود " که پیش درآمد راه حل دو کشور مستقل بود فقط در دورة پس از جنگ سرد و در زمان زمامداری بیل کلینتون ظاهر شد. در حالی که ایالات متحده ظاهراً از طرح های صلح شورای امنیت سازمان ملل حمایت میکردند، قطعنامه های ۲۴۲ (۱۹۶۷) و ۳۸۸ (۱۹۷۳) که عقب نشینی اسرائیل از سرزمین های اشغالی سال ۱۹۶۷ در آنها مطالبه شده ، رهبران ایالات متحده از زمان لیندون جانسون به بعد، به استثنای دولت کارتر، فلسطینیان را به عنوان ملتی که حق داشتن سرزمین مستقل خود را دارند به رسمیت نمی شناختند.
اما با شروع انتفاضه (۱۹۸۷) و پس از فرو ریختن دیوار برلین (۱۹۸۹) و پایان جنگ اول خلیج فارس (۱۹۹۱) و نیز سقوط کمونیسم در اتحاد جماهیر شوروی (۱۹۹۱)، رویکرد آمریکا در قبال منازعه اسرائیل و فلسطینان گرایش بیشتری به یافتن راه حلی سیاسی گرایش داشت، راه حلی که در دوران پس از یازده سپتامبر با توافق بین المللی بر سر نقشه راه مورد تأیید همگان قرار گرفت. همانطور که در ادامه نشان خواهیم داد، اگرچه برای تبیین طرح تشکیل دو کشور مستقل نیاز به تأکید بر عوامل بینالمللی است، اما تغییرات چشمگیر و نظاممند سه دهة گذشته به تنهایی تبیین کنندة علت تغییر سیاست ایالات متحده نیست، بلکه تعاملات متقابل رخدادهای بین المللی و عوامل داخلی ایالات متحده، علت تغییر سیاست ایالات متحده در خصوص منازعه اسرائیل و فلسطین است.
این کتاب در حال چاپ می باشد . برای تهیه این کتاب پس از انتشار می توانید به آدرس زیر مراجعه نمایید :
نشانی موسسه: خیابان ولی عصر(عج) ـ پایینتر از خیابان شهید بهشتی ـ خیابان ناهید ـ پلاک ۶۴
تلفن: ۸۸۷۰۷۷۲۳ فاکس: ۸۸۷۱۴۸۵۲ ص.پ.: ۴۵۵۱۱- ۱۵۹۵۷
آدرس وبسایت: www.asins.ir پست الکترونیکی: info@asins.ir